کد خبر: ۳۷۲۴۴۶
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۱ 05 February 2017
این روزها، با اتخاذ مواضع تند از سوی ترامپ و تیم‌ او، به نظر می‌رسد که کشور و ملت ایران و البته کارشناسان و مسئولان و تصمیم گیران و تصمیم سازان، در یک بزنگاه تاریخی قرار دارد. همانطور که در یادداشت "پوتین، نتانیاهو، ترامپ و امنیت ملی‌ ایران" آمده بود، این نهایت ساده انگاری از سوی کارشناسان ما خواهد بود که ترامپ را در حد یک پدیده در نظر بگیریم و اعتقاد داشته باشیم هیچ فکر و برنامه از پیش تعیین شده یی در پشت او قرار ندارد. ترامپ فقط نوک یک کوه یخ از یک برنامه بسیار بزرگ برای کشورهای خاورمیانه و به خصوص ایرنا است. بزرگترین اشتباه کشور این خواهد بود که او و تیم‌ او و برنامه تعیین شده برای او را دست کم بگیریم.

مثلأ خیلی‌ از دوستان می‌گویند که ترامپ یک شومن با عقل یک کودک است. این دوستان باید پاسخ دهند که به چه دلیل سه سیاستمدار بسیار کار کشته جمهوریخواه(نیوت گینگریج، رودی جولیانی و مایکل بولتون) که حتی زمانی‌ که خانواده و کارگزاران ترامپ از او انتقاد میکردند ولی‌ باز یار اصلی‌ و پشتیبان اصلی‌ او بودند، و همه دست اندرکارن در آمریکا، قطعی میدانستند که این سه نفر در کابینه ترامپ شغلهای بسیار حساس را خواهند گرفت، ولی‌ ترامپ حتی یک پست در حد سفیر نیز به آنها نداد ولی‌ در عوض، معاون ریاست جمهوری یا وزیر خارجه به افرادی داده شد که ترامپ حتی آنها را هرگز ملاقات نکرده بود. جالب است که مایک پنس(معاون اول ترامپ) توسط داماد یهودی ترامپ به او معرفی‌ شده است و تریلسون(وزیر خارج) توسط رابرت گیتس، رسی سابق سیا به او معرفی‌ شد و بسیاری موارد دیگر.

یا این دوستان و البته بسیاری از کارشناسان در آمریکا میفرمایند که سیاست ایجاد تنش ترامپ با چین، نشان از عدم پختگی ترامپ است. ولی‌ آیا واقعاً چنین است؟ مثلا فقط در مورد سیاست او در مورد چین توجه کنید.همه می‌گویند او دیوانه است که با چین در افتاده، ولی‌ با نهایت تعجب می بینیم که چین در برابر او سکوت مطلق کرده و فقط به موضع دیپلماتیک روی آورده و درخواست مذاکره با آمریکا برای حل مسائل داده است، اما چرا؟  ترامپ و تیم‌ او میدانند که اگر جنگ اقتصادی واقعی‌ بین چین و آمریکا در بگیرد، هر دو ضرر خواهند کرد، ولی‌ ترامپ این را هم میداند ، یا حداقل این جور فکر می‌کند، که چین هرگز حاضر به جنگ با آمریکا نمی‌شود، چرا؟ چون در صورت وقوع جنگ اقتصادی، شاید در کوتاه مدت مصرف کننده امریکی مجبور بشود ، تورم ناشی‌ از عدم ورود جنس ارزان چینی‌ را تحمل کند، ولی‌ چین مجبور خواهد بود سقوط وحشتناک اقتصادی و در نتیجه سیاسی و حتی امنیتی را تحمل کند و این برای اقتصاد و سیستم چین یعنی‌ ضربه مهلک! چطور؟

فرض بگیریم در این جنگ، ترامپ بر روی کالاهای چینی‌، تعرفه ۳۰ درصد ببندد، از همه کمپانی های آمریکایی‌ مانند اپل بخواهد که فعالیت خود را از چین خارج کنند، و از همه مهمتر به ژاپن و کره جنوبی و حتی ویتنام، که دشمنان تاریخی چین هستند، اجازه دهد مانند هند، به سلاح اتمی‌ دست یابند.این چین است که همه جوره ضرر می‌کند. صادرات چین به آمریکا بالای ۶۰۰ میلیارد دلار، و واردات چین از آمریکا زیر ۲۰۰ میلیارد دلار است. این یعنی‌ چین سالی‌ تا ۵۰۰ میلیارد دلار، فقط یک قلم، سود را از دست میدهد. ترامپ میداند چین هرگز حاضر به این جنگ نخواهد شد،و دلیل سکوت چین هم همین است. در سایر موارد مانند روسیه و اروپا و... ترامپ از همین ابزار برتری آمریکا که اعتقاد دارد، اوباما از آنها استفاده نکرد، ابایی نخواهد داشت که استفاده کند.مثلأ فقط کافیست که مانند ایران، شروع به کاهش خرید نفت از روسیه کند.همه شرکت‌های نفتی‌ آمریکا و شیل نفتی‌ سود خواهند برد، ولی‌ اقتصاد روسیه ورشکست خواهد شد. ترامپ به عنوان یک معامله گر قهار در قیاس با اوباما که یک استاد آکادمیک دانشگاه بود، آماده ریسک کردنهای بزرگ است.کمی‌ دنیا را آنجور که هست به پذیریم نه آن جور که دوست داریم و گمان نکنیم چند ده هزار تظاهر کننده که اکثرا توسط فعالین حزب دمکرات سازماندهی میشوند، میتواند این تفکر و این تیم‌ را متوقف کند. ضرر نخواهیم کرد، همانطور که مانند هسته‌ای با سیمان کردن اراک، از ناحیه همین نشناختن دنیا،هزینه کردیم!

حالا اجازه بدهید از همین دید (حالا برخی‌ دوستان بگویند مرعوبآنه) به تنش به وجود آمده بین ایران و آمریکا در مورد آزمایش موشکی نگاه کنیم. آنچه مسلم است، تا همین جا، اسرائیل و روسیه و اعراب در ایجاد و گسترش تنش بین ایران و آمریکا در دوره ترامپ بسیار موفق بوده اند. از طرفی‌ ایران بر حق دفاعی خود در استفاده و یا آزمایش موشک بالستیکی تاکید می‌کند، و از طرف دیگر، ترامپ و تیم‌ او با استناد به همان برجام و قطعنامه تایید شده توسط خود ایران، اعلام می کنند که ایران خود تعهد داده و امضا کرده که آزمایش موشک بالستیک را در ۸ سال آینده متوقف کند. متاسفانه آقای ظریف و تیم‌ مذاکره کننده، چه بخواهیم قبول کنیم و چه نخواهیم قبول کنیم، اشتباه بزرگی در برجام برای نهایی‌ کردن آن مرتکب شدند و خود، غیر مستقیم، این اشتباه را تأیید می کنند وقتی‌ می فرمایند، ما چون دیگر غنی‌ سازی را به صورت صنعتی متوقف کردیم، بنابر این خود به خود، باید نگرانی برای ساخت و توسعه موشک‌های بالستیک را از بین ببرد.

باید به آقای ظریف و آقای عراقچی گفت، این فرمایش شما برای زمانی‌ است که دو کشور دوست، که در موردی با هم اختلاف دارند، این چنین مساله و ابهام را حل کنند ولی‌ نه در مورد رابطه ایران و آمریکا، که بارها همین اساتید فرموده اند که اساس مذاکره ما در مورد برجام، عدم اعتماد به طرف مقابل بود. اگر واقعاً این چنین است، باید، و تکرار می‌کنیم، باید، تبصره یی در برجام یا قطعنامه شورای امنیت گنجانیده میشد که تصریح می کرد، اگر ایران فعالیت غنی‌ سازی خود را محدود کند، هیچ محدودیت و اشکالی بر برنامه موشکی ایران، وارد نخواهد بود! ولی‌ آیا ما چنین کاری را از تیم‌ مذاکره کننده در برجام میبینیم؟ همین دست اشتباهات و غفلت های بسیار اساسی‌ است که حالا شده دستاویز تیم‌ ترامپ. وقتی‌ قرار دادی نوشته میشد، نباید این تصور بود که همیشه تیم‌ اوباما و کری در مسند قدرت هستند. اینها از بدیهیات است که مورد غفلت واقع شده و حالا ایران باید هزینه بدهد.

اما آنچه حالا کشور در موقعیت حساسی قرار داده، این اشتباهات نیست، بلکه خطر اصلی‌ این است که چه از طرف ترامپ و متاسفانه چه از سو برخی‌ از کارشناسان داخلی، مساله ایران و آمریکا و مساله موشکی دارد تبدیل میشود به خطوط قرمز دو طرف. از طرفی‌ آمریکا با استناد به برجام، صریحاً ایران را مسول نقض محدودیت موشکی میداند، و از طرفی‌ بسیاری از کارشناسان در ایران، بدون توجه به این اشتباه استراتژیک تیم‌ مذاکره کننده، انجام آزمایش موشکی را حق طبیعی‌ ایران می‌دانند. اینجاست که تیم‌ مذاکره کننده و شخص آقای ظریف، مسئولیت بزرگ و تاریخی برای جلوگیری از این رویاروی بین ایران و آمریکا دارند. آقای ظریف باید صادقانه و شجاعانه مسئولیت این اشتباه را به عهده بگیرند و کشور و نظام را از یک رویاروی خطرناک، به خاطر اشتباه سهوی آن ها و میل به فرجام رساندن برجام بدون توجه به این موارد، بی‌ نیاز سازند.

البته قطعاً دوستان خواهند گفت، اینها همه بهانه تیم‌ ترامپ است و اگر ما این مورد را به دلیل اشتباه تیم‌ مذاکره کننده بپذیریم، آنها به سراغ بهانه دیگری خواهند رفت. بله، درست هم هست، ولی‌ حداقل در برابر افکار عمومی‌ دنیا و کشورهای ثالث، آمریکا دیگر حربه قانونی‌ برای تحت فشار قرار دادن ایران نخواهد داشت. اگر موارد دیگری هم باشد که آنها باز با اتکا‌ به اشتباهات ما، حربه قانونی‌ داشته باشند، باز چاره یی نیست که آن حربه‌ها را از دست آنها خارج کنیم. اطمینان داشته باشیم، آمریکا هرگز بدون حربه قانونی‌ بین المللی به دنبال تقابل با ایران نخواهد بود. ولی‌ این ما هستیم که باید این هوشیاری را به خرج دهیم و این حربه‌ها را از دست او خارج کنیم. چه در اسرائیل و چه در سایر کشورها، بسیار خوشحال خواهند شد که ما یک موشک دیگر (متاسفانه خلاف تعهد ناخواسته یی که تیم‌ مذاکره کننده در برجام داده اند) انجام دهیم، از این بهتر برای اعراب، روسیه و اسرائیل و حتی چین و اروپا نخواهد بود که ببینند تیم‌ ترامپ و ایران را درگیر یک تقابل عظیم کردند. هوشیار باشیم که در زمین آن ها بازی نکنیم و تیم‌ ترامپ را خلع سلاح کنیم. نبود آقای هاشمی‌ در این برهه بسیار تاسف انگیز است.

به هر حال باز باید یادآوری کرد، که حالا قدم بعدی ایران، میتواند بسیار سرنوشت ساز باشد. ترامپ و تیم‌ او، برای تقابل با ایران بالا آمده‌اند و چه در شرق و چه در آمریکا، گروه ها و کسانی‌ هستند که از این آتش گرم می شوند. آنها از همه ابزار خود، حتی افراد نفوذی خود در داخل ایران، برای پیش بردن این برنامه خباثت آمیز خود استفاده خواهند کرد. به یاد دارم، که رهبر انقلاب در مورد دیگری در دهه هشتاد و بعد از روی کار آمدن بوش که درست مانند امروز به دنبال بهانه بود، فرمایشی به این مضمون داشتند که حالا هیچ کس در کشور اجازه کوچکترین خطایی ندارد، همه باید هوشیار باشند و در زمین دشمن با اشتباهات خود بازی نکنند. باشد که چنین باشد.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار