روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشته است: یکی از سوالاتی که زیاد و در جاهای مختلف از من پرسیده میشود این است که از کودکان کار خرید بکنیم یا نه؟! به این سوال پاسخ خواهم داد، اما اول باید به یک نکتهی خیلی مهمتر از قضیه خریدن یا نخریدن پرداخت که نوع تعامل ما با یک کودک کار در مقام یک کودک و یک انسان است.
یعنی وقتی در برابر کودکان کار قرار میگیریم -صرف نظر از خرید یا عدم خرید- مهمترین مسئله این است که آنها را به عنوان یک انسان بپذیریم؛ چشممان را از چشمانشان ندزدیم، با آنها ارتباط چشمی برقرار کنیم و مثل همهی موارد دیگری که مخاطب یک فرد جدید قرار میگیریم ارتباط کلامی با آنان ایجاد کنیم. به بیان دیگر مسئلهی مهم در برخورد با کودکان کار این است که به جای نگاه به آنها به عنوان موجودات کلافه کنندهی لجوجی که تا چیزی نفروشند، روی اعصاب آدم راه میروند به آنها به چشم انسانی که از قضا کودک هم است، به آنها بنگریم که ناگزیر از انجام این کار شده است.
اینکه خود او نیز هرگز مایل و راغب به ایفای چنین نقشی نیست و خوشتر آن میدارد که بازی کند یا به درس و مشقش برسد و در یک کلام، کودکی کند.
باید توجه داشت که انکار حضور یک انسان -چنانکه بسیاری از ما در قبال کودکان کار انجام میدهیم- در درازمدت امکان انواع آسیبهای روانی و اجتماعی را فراهم میکند و همهی ما در جلوگیری از این اتفاق هولناک مسئول هستیم! در این حین اگر خواستیم چیزی مثل خوراکی به آنها تعارف کنیم هم ایدهی بدی نیست. فقط اینکه اگر نپذیرفتند یا رد کردند، آشفته و بدخو نشویم و آن را به حساب غرور کودک یا حتی خشمی در درون او بگذاریم که اینگونه خارج میشود و در جان او نمیماند.
حالا به سوال اول این یادداشت -یعنی دوگانهی خریدن یا نخریدن – برمیگردیم.
خوب! اگر به چیزی که این کودکان عرضه میکنند نیاز داشتید آن را بخرید؛ نه خیلی گرانتر از ارزشی که دارد و نه اینکه بر سر قیمت معقولش چانه بزنید.
ضمنا نگران نباشید از اینکه این کمک شما به قدرت گرفتن باندی که این کودکان کار را اجیر کردهاست میانجامد! چرا که در دنیای واقعی اکثریت این کودکان، عضو هیچ باندی نیستند و در کنار مادر و پدرشان زندگی میکنند.
اگر هم به چیزی که کودک کار میفروشد نیاز نداشتید محترمانه و قاطع آن را به کودک اعلام و در صورت نیاز تکرار کنید.
در نهایت این نکته را بهخاطر داشته باشید که خرید از این کودکان به عنوان روشی برای کمک به آنها در لیست اقدامات ممکن برای یاری این کودکان، جایگاه بالا و خاصی ندارد. بهترین راه کمک به این کودکان همکاری – حضوری، مالی و…- با سازمانهای مردمنهاد مورد اعتماد و امتحان پس داده در این عرصه است که بر اساس اولویتبندی نیازهای این کودکان در قسمتهای مختلف، از آنها حمایت مینمایند.
لازم به تاکید است که تنها راهحل منطقی و قابل قبول نهایی در مورد این مسئله، محو کار کردن کودکان به هر شکل ممکن در جامعه است. مسئلهای که طبعا از کانال توانمندسازی جامعه و رفع فقر فراگیر در آن میگذرد و اینجا است که نقش نهادهای اقتصادی کلان حاکمیتی در این مورد و ریلگذاری مناسب آنان برای رسیدن به این هدف، بیش از پیش آشکار میگردد.